۱۴۰۴.۰۵.۲۶

یکی از ویژگی‌های برجسته کارنامه سراج، پیوند موسیقی او با حماسه و مقاومت است. در سال‌های دفاع مقدس، آثار او بخشی از حافظه جمعی مردم ایران شد. صدایش نه فقط در سالن‌های کنسرت، که در دل رزمندگان و خانواده‌های شهدا طنین‌انداز بود. او نشان داد که موسیقی می‌تواند هم‌پای ادبیات و سینما، در روایت مقاومت نقشی جدی ایفا کند.


تولد یک هنرمند، تنها یادآوری روزی در تقویم نیست؛ فرصتی است برای مرور مسیری که پیموده، بازخوانی رسالتی که بر دوش داشته و سنجش تاثیری که در حیات فرهنگی یک جامعه نهاده است. تولد حسام‌الدین سراج، آوازخوان و آهنگساز نامدار موسیقی ایرانی، چنین بهانه‌ای را به ما می‌دهد: بازگشت به چند دهه فعالیت هنرمندی که توانست موسیقی دستگاهی و سنتی ایران را با تجربه‌ای نو پیوند زند؛ تجربه‌ای که هم به سنت وفادار ماند و هم دغدغه‌های معاصر جامعه پس از انقلاب را در خود انعکاس داد.


از سنت خانوادگی تا آوای تعهد

حسام‌الدین سراج در خانواده‌ای هنردوست و اهل فرهنگ پرورش یافت. او از همان سال‌های نوجوانی با موسیقی و آواز ایرانی انس گرفت و به مرور با دستگاه‌ها، گوشه‌ها و ردیف‌ها آشنا شد. اما چیزی که سراج را از بسیاری دیگر از شاگردان این مکتب جدا کرد، انتخاب مسیر تعهد بود. او صرفاً در پی اجرای موسیقی به‌عنوان یک مهارت یا حرفه نبود؛ بلکه از همان ابتدا کوشید موسیقی را در خدمت نوعی تجربه معنوی و اجتماعی قرار دهد.

در همین مسیر بود که حضورش در سال‌های آغازین پس از پیروزی انقلاب اسلامی، رنگ و بویی متفاوت یافت. جامعه ایران نیازمند هنری بود که علاوه بر زیبایی‌شناسی، حامل پیام مقاومت، ایمان و هویت اسلامی-ایرانی باشد. سراج یکی از چهره‌هایی بود که به این نیاز پاسخ داد و با صدای خود، روح تازه‌ای به موسیقی انقلابی و متعهد بخشید.


حضور در حوزه هنری؛ نقطه عطف

دهه شصت و هفتاد خورشیدی، برای حوزه هنری انقلاب اسلامی دوره‌ای درخشان به شمار می‌آمد. این نهاد فرهنگی، پایگاهی برای شکل‌گیری و تداوم هنر متعهد بود؛ هنری که می‌خواست روایت‌گر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس باشد. در چنین بستری، حضور حسام‌الدین سراج اتفاقی مبارک محسوب می‌شد.

سراج در حوزه هنری نه فقط یک خواننده، که همراه و هم‌نفس با نسلی از شاعران، آهنگسازان و هنرمندان متعهد بود. او با بسیاری از چهره‌های شاخص موسیقی و ادبیات انقلابی همکاری کرد و مجموعه‌هایی آفرید که تا امروز ماندگار مانده‌اند.

آلبوم‌هایی چون «رسوای دل»، «وصلت نیکو»، «وصل مروارید» و «شرح فراق» از نمونه‌های شاخص این دوره‌اند. در این آثار، سراج صدای خود را بر بستر اشعار عارفانه و حماسی قرار داد و روایتی تازه از پیوند موسیقی ایرانی با مضامین متعهد آفرید. صدای او در این سال‌ها، پژواکی از غم غربت، شوق وصال، اندوه عاشورا و در عین حال امید به آینده بود. همین آمیزش معانی، موسیقی او را از محدوده صرفاً هنری به عرصه‌ای اجتماعی و آیینی کشاند.

سبک و بیان هنری
سبک سراج را می‌توان تلفیقی از سه عنصر اصلی دانست: پایبندی به سنت موسیقی ایرانی، انتخاب اشعار معنادار و اجرای عاطفی و معنوی. او هیچ‌گاه از ردیف‌ها و دستگاه‌های اصیل فاصله نگرفت، اما در عین حال از آن‌ها برای بیان دغدغه‌های زمانه‌اش استفاده کرد. شعر در آثار سراج نقشی بنیادین دارد. او اغلب به سراغ متونی می‌رود که بار عرفانی یا حماسی دارند: از اشعار مولانا، حافظ و سعدی گرفته تا سروده‌های شاعران انقلاب و معاصر. این انتخاب‌ها تصادفی نیست؛ بلکه حاصل نگاهی است که می‌خواهد موسیقی را به پلی میان سنت و اکنون بدل کند.

اجرای سراج نیز ویژگی‌های خاص خود را دارد. صدای او گرم، شفاف و بی‌تکلف است؛ نه غلو می‌کند و نه خودنمایی. بلکه شنونده را به سفری درونی دعوت می‌کند. وقتی او در دستگاه همایون یا شور آواز می‌خواند، مخاطب تنها با تکنیک مواجه نمی‌شود، بلکه با روحی روبه‌روست که در پس هر واژه و نت، تجربه‌ای معنوی را بازتاب می‌دهد.

پیوند با مقاومت و حماسه

یکی از ویژگی‌های برجسته کارنامه سراج، پیوند موسیقی او با حماسه و مقاومت است. در سال‌های دفاع مقدس، آثار او بخشی از حافظه جمعی مردم ایران شد. صدایش نه فقط در سالن‌های کنسرت، که در دل رزمندگان و خانواده‌های شهدا طنین‌انداز بود. او نشان داد که موسیقی می‌تواند هم‌پای ادبیات و سینما، در روایت مقاومت نقشی جدی ایفا کند.

آثار سراج درباره عاشورا و آیین‌های مذهبی نیز جایگاهی ویژه دارند. او با خواندن نوحه‌ها و قطعات عاشورایی در قالب موسیقی دستگاهی، توانست پلی میان سنت مذهبی و هنر اصیل ایرانی ایجاد کند. همین امر سبب شد که صدایش در مناسبت‌های مذهبی و ملی، حضوری ماندگار داشته باشد.

میراث پژوهشی و فرهنگی

در کنار آواز و آهنگسازی، سراج به پژوهش در موسیقی نیز توجه نشان داده است. او کوشیده است تا سنت‌های آوازی و نغمه‌های بومی ایران را بشناسد و به‌ویژه در انتخاب اشعار و دستگاه‌ها، دقت و وسواس علمی داشته باشد. این رویکرد پژوهشی سبب شده است که آثارش نه تنها برای شنونده عام جذاب باشد، بلکه برای اهل فن نیز ارزشمند تلقی شود. همچنین، او در تربیت نسل جدیدی از خوانندگان و علاقه‌مندان موسیقی اصیل نقش ایفا کرده است. بسیاری از جوانان با شنیدن صدای سراج به موسیقی ایرانی علاقه‌مند شدند و مسیر یادگیری را آغاز کردند.

جایگاه امروز

اکنون که چند دهه از آغاز فعالیت‌های حسام‌الدین سراج گذشته است، می‌توان گفت که او یکی از ستون‌های موسیقی متعهد پس از انقلاب به شمار می‌رود. آلبوم‌ها و اجراهایش نه تنها بخشی از تاریخ موسیقی، بلکه بخشی از تاریخ فرهنگی و اجتماعی ایران‌ هستند. صدای او، صدای نسلی است که در دل تحولات بزرگ تاریخی، به دنبال معنا، مقاومت و زیبایی بود.

تولد او یادآور این حقیقت است که موسیقی وقتی با رسالت و تعهد پیوند بخورد، می‌تواند نقشی فراتر از سرگرمی و لذت شخصی ایفا کند. می‌تواند حافظه جمعی یک ملت را بسازد، معنویت را در دل زندگی روزمره جاری سازد و هویتی مشترک را تقویت کند. حسام‌الدین سراج، با تمام فراز و فرودهای مسیرش، چنین نقشی را در فرهنگ ایران بر عهده داشته است.

به بهانه سالروز تولد حسام‌الدین سراج، می‌توان بار دیگر این پرسش را پیش کشید که رسالت هنر در روزگار ما چیست؟ آیا هنر تنها برای زیبایی و لذت است یا می‌تواند همچون گذشته، حامل پیام و معنایی بزرگ‌تر باشد؟ کارنامه سراج پاسخی روشن به این پرسش است. او نشان داد که موسیقی ایرانی، با همه ریشه‌های کهن خود، همچنان می‌تواند زبان بیان مقاومت، ایمان و عشق باشد. صدای او، همانند جویباری زلال، از گذشته تا امروز جاری مانده است؛ صدایی که ما را به یاد می‌آورد: هنر، زمانی که با حقیقت و تعهد گره بخورد، جاودانه خواهد شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha